نتایج جستجوی عبارت «مدرسه شهید آیت‌الله صدرِ» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -زندگی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
برای زنده ماندن وقت بسیار است و ما تنها اگر کوشیم تا بیداد شیطان را به هم ریزیم اگر دل را برای هوس بیهوده نفشاریم کلید درب هستی را برای خویش می‌آریم اگر خواهی که با عطر شقایق‌ها شب‌ات را صبح گردانی چرا با ساز هر ناکس به رقص آئی چرا دست‌ات بخون رادمردان بیالائی بیا از کاخ نخوت زیر، با گلها قدم بردار و قلب خویش بر دریا بزن شاید کویر شهرک ما را پر از آب و علف‌سازی الا ای خارکن بر دست خود بنگر به داس قهر خود بشکاف قلب...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -زینب ما
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
به خواهر فریادگر طاهره کاوه که زبانش فریاد زینب بود. اما نمی‌دانند چه شبهائی سحر کردیم اما نمی‌دانند اما نمی‌دانند چه شبها خون سرخ خویشتن را با گلاب رنگ بر سنگفرش کوچه‌هامان شاد پاشیدیم اما نمی‌دانند چگونه سینه‌هامان را سپر کردیم بر سرنیزه‌های آب داده هان ای امید سرخ آزادی ای فریاد سرخ درد با ما بمان، اینجا دگر شب نیست ای سبز چشمانت، بمان سرسبز آخر کجا گفتند؟ وقتی که مهمان آمده در خانه صاحبخانه بگریزد آخر کجا گفتند؟ آزادی است مهمان ما مهمان‌نواز خوب یاران رها از بند با ما بمان ای...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -شب زدگان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
و بالیل افلا نعقلون در شب به دیده بیدار در شب به دیده عاقل در شب به دیده عاشق بنگر، عزیز شب آلوده در شب که موج موج سیاهی همراه با شهادت خورشید قربانی هدایت خلق از فجر تا غروب قربانی طلوع نور از بستر تباه سیاهی‌ها بر مهد خاک سفره گسترده و ز بام روستای کوچک ما تا بام افلاک رنگ سیاه چون دل دیو کینه جو و آنجا به اوج خانه خورشید ستاره‌ها چون کرمهای شب تاب سوسو می‌زنند تعقل نمی‌کنید خوب آرمیده‌اید به پهنای دشت شب آسوده گشته‌اید زفکر شب دراز اما دریغ کاین شب...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -ظهور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
حمید... دوباره می‌آید با صورتش هنوز مدال عقیق زخم با زبانش خطبه جهاد آخرین محفوظاتش از تپه‌های آنسوی نی‌ریز خواهد آمد از تپه‌های ماسه که آنجا ناگاه درخت حادثه گل کرد و شقایقهای سرخ بر صورت و سینه حمید گل داد بهت نگاه دیر باور حمید هنوز هم در تپه‌های آنسوی نی‌ریز احساس درد را به تأخیر می‌سپارد خون را هنوز حمید از تنگچین پیراهن باور نمی‌کند پس دوستم "علی" چرا در رکاب ناله نکرد؟ آیا عقاب پیر حادثه تا زنده‌تر زمهر رفیقم بود که پیشتر زناله او بر سینه در دلم بنشست ؟ آیا "عباس"، "...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -فریاد
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
به گرمی هرآن عشقی که جان را می‌کند سرشار می‌زنم هر خفته را فریاد با امیدی نو به آزادی و فردای پر از شادی گام می‌دارم به روی جمله پستی‌ها به عشق آن شقایق آن گل لاله که برخیزد زامواج پر از خون شهادتها می‌دهم هر خفته را پیغام وقت کوچ است این زمان از خانه بتهای خون آشام می‌دهم هر خفته را پیغام ای رفیق ره بیا تا هر دو برگیریم فریاد انا الحق را و چون حلاج که دار خویشتن بر دوش خود آسوده می‌برده قدم در راه بگذاریم می‌دهم هر خفته را...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -قیامت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
صدا اگر می‌دهم ای وای ای صد وای زمردان پلید جمله در وادی ز نامردی خصم دین و آزادی الا ای فوج گمراهان در مرداب گمراهی الا ای همرهان وحشت و ننگین رسوائی زمین یکروز خواهد مرد جهان یکروز خواهد مرد الا انسان ببین، بشنو چه می‌گویم و در دم چیست تو خواهی مرد چراغ عمرت ای انسان خاموش خواهد شد و تو با هر پلیدی، گمرهی در قبر می‌مانی ((( خدای کعبه ای یکتا ای معبود بی همتا ای مقصود انسانها خدا ای رب ابراهیم ای روزی ده عیسی خدای کعبه ای یکتا...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -موجها
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
ترس ما چیست که ما دریائیم قامت ساحل و موجیم و چو موج در خروشیم همیشه، همه جا در همه وقت زاده عصمت دریاهائیم موج‌کوب همه کشتی‌هائیم پهنه آبی دریا همه پیکر ماست قامت موج نشانی ز بلند تن ماست ساحل عشق و رهائی به همه یاور ماست حالیا خوف نداریم که ما کوسه‌ای بر همه دریاهائیم هان چه می‌گوید این ناو کثیف بردرازی پرامواج خلیج او چه می‌خواهد بر پهنه بی‌تاب خلیج چه خلیجی که همه پیکر ماست که خروش تن ماست که سرودش ره ماست نگذارید که ماهیگیران جنوب رهروان دریا پارو برگیرند نگذارید که...
گلایه ای از دوستان
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
در اینجا ضمن احترام به همه کسانی که سعی در ثبت خاطرات و جانفشانی‌های جنگ تحمیلی هشت ساله عراق علیه ایران اسلامی نموده‌اند‌، ‌گلایه‌ای هم داریم. از‌ نویسنده یا نویسندگان محترم کتاب "‌نبرد فاو‌" از انتشارات معاونت سیاسی ستاد کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی‌. نویسنده محترم کتاب در بحث "‌عملیات ایذایی در محور جاده ام القصر‌" در صفحه 195، در شرح عملیات شب 27/11/1364، شرح فداکاریهای رزمندگان لشکر محمد رسول‌الله‌(ص) را حتی با ذکر نام گروهان و گردان...
شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید منوچهر (عبدالله) فیروزی نژاد
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
به‌راستی عشق را در لحظه‌لحظه‌های میدان‌ها نبرد معنا کرده و در میان دود و آتش و خون، صحیفه زیبای عاشقی را خوب نوشته بودند. منوچهر از عاشقانی است که سال ۱۳۴۲ در شهر آبادان و میان یک خانواده متوسط و مذهبی دیده به جهان گشود. سال ۱۳۵۰ هنگامی‌که که در کلاس سوم دبستان تحصیل می‌کرد، به دلیل بازنشستگی پدر، به شهر شیراز رفت و تا کلاس سوم راهنمایی به تحصیل ادامه داد. سپس ترک تحصیل‌کرده و حرفه الکتریکی...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید منوچهر (عبدالله) فیروزی نژاد
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
براستی عشق را در لحظه‌لحظه‌های میادین نبرد معنا کرده و در میان دود و آتش و خون، صحیفه زیبای عاشقی را خوب نوشته بودند. منوچهر از عاشقانی است که سال ۱۳۴۲ در شهر آبادان و میان یک خانواده متوسط و مذهبی دیده به جهان گشود. سال ۱۳۵۰ هنگامی‌که که در کلاس  سوم دبستان تحصیل می‌کرد، به دلیل بازنشستگی پدر، به شهر شیراز رفت و تا کلاس سوم راهنمایی به تحصیل ادامه داد. سپس ترک تحصیل کرده و حرفه...